بی نهایت ها

برای تو می نویسم از ...

بی نهایت ها

برای تو می نویسم از ...

همدم من.......

 

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محضه 


کنارم هستی و بازم بهونه هامو می گیرم
میگم ... وای ، چقدر سرده میام دستاتو می گیرم 


یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی می میرم
از اینجا تا دم در هم بری دلشوره می گیرم 


فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم 


میدونم که یه وقت هایی دلت میگیره از کارم
 روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم 


تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خودآزاری 


کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاست دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا 


قشنگه ردپای عشق بیا بی چتر  

زیر برف
اگه حال منو داری می فهمی یعنی چی این حرف

 

  

خیلی دلم گرفته  

هنوزم یه عالمه علامت سوال تو ذهنمه

۱۲:۲۲ شب - اسفند۸۹

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد